با در نظر گرفتن همچین جمعیتی دیگر چندان صحیح نیست نام کاخ یا قلعه را به سازه اطلاق کنیم، بلکه در مقام مقایسه باید آن را شهر بنامیم. البته در مجموع لازم به ذکر است که مناسبات سیاسی دقیق و درست آن زمان در دست نیست و تا به امروز کسی نمی داند که اسماعیلی ها به زور مکان مورد نظر را به چنگ آورده اند یا برای آن به حاکم وقت وجهی پرداخت کرده اند. بسیاری از منابع حتی گسترش و بارسازی محوطه را به سلجوقیان نسبت می دهند. به هر حال نقاط مبهمی در این باره وجود دارد که تا به این لحظه روشن نشده است.
وجه تسمیه
نام شاهدژ از زمانی به این فضا اطلاق شد که اسماعیلیون آن را به دست گرفتند اما اینکه به چه دلیل و بر مبنا و چه فلسفه ای، در اسناد تاریخی به آن اشاره نشده است. برخی از منابع معتقدند این کلمه شکل تغییر یافته شاه دزد است که در گذشته های دور و معاصر با زال پدر رستم، حاکم و فرمانروای قلعه بوده است.
نقشه و معرفی بخش های مختلف
فعالیت های باستان شناسی نکته ای را که واضحا اثبات کرده جنس مواد اولیه ایست که در سازه به کار رفته است. این مواد سنگ، خشت، ملات، آجر و چوب و خاشاک بوده که در دو قسمت مجزا، یک بخش مربوط به شاه نشین و جایگاه مردم عادی کمی متفاوت چیده شده است. به این صورت که بخش اعظم و مرتفع تر سازه از ملات سنگین وزن تر ومرغوب تر تشکیل شده و معابر و کوی ها از نوع نازل تری هستند. مستحکم سازی خانه های کوچک این شهرک مسکونی کهن سال با صورت گرفته اما بخش شاه نشین که قطعا به فرمانروای قلعه تعلق داشته، با آجر و سنگ مورد محافظت قرار می گرفت. در اطراف فضا چند برج بلند نیم دایره شکل به چشم می خورد که امروزه تنها یک مورد از آن ها از تخریب به دور مانده است؛ این برج و بارو ها هم قابلیت دیده بانی داشتند و هم به منظور قوی تر کردن بنیه سازه ساخته می شدند.